شیر سنگی در آداب و رسوم بختیاری :عباس قنبری عدیوی
شیر سنگی در آداب و رسوم بختیاری : شیر سنگی «بردشیر» همان « شیر سنگی» است این تندیس در میان بختیاریها و برخی عشایر ایران جایگاه مهم و ویژهای دارد. بیشک آگاهی از فلسفه برپایی این سنّت در مجموعهی آداب و رسوم گران سنگ ایرانیان و به ویژه عشایر بختیاری حایز اهمیّت است و برای پژوهشگران فرهنگ مردم مفید خواهد بود.

در این مقاله کوشش گردیده تا ضمن معرفی «شیر سنگی» از دیرباز تا امروز، فلسفهی وجودی آن بیان گردد. ساختار و نظام ایل در بختیاری بر مدار مدیریّت انسانی بزرگان، کلانتران و ریش سفیدان استوار است. یک ایل متشکل از «شاخه، شعبه، طایفه، تیره، تش، اولاد، کربوو و هونه »میباشد.
۱- این تقسیم بندی به صورت مثلثی و از رأس به قاعده یا تقسیم خوشهای میباشد. در رأس آن «ایل» و در قاعده آن «کر بوو» و «هونه» وجود دارد و در حقیقت به خانوار و کانون خانوادگی تا فرد منتهی میگردد.
در ایل بختیاری میتوان این تقسیم بندی را برای یکی از زیر مجموعههایش نشان داد: ایل بختیاری – هفت لنگ – دورکی باب – طایفه بابا احمدی – تیرهی اُدیوی – اولاد فتاح – کربوو موسی – شهباز (شهواز) – عبّاس
۲- در سازمان منسجم ایلی جایگاه بزرگان و کلانتران و شخصیتهای ریش سفید در درون هر بخش تفکیک شده بسیار مهم است. وابستگیهای خونی، سببی و نسبی افراد با یکدیگر، تابعیت از قوانین و مقررات ایلی و اشتراک در سود و زیان آنان سبب میشود تا زن و مرد یک ایل و طایفه و … از بزرگ خانواده و فامیل و ایل حرف شنوی داشته باشند.
مسوولیّت پذیری و تعهّد ایجاد شده برای کلانتران و بزرگان نیز به گونهای میباشد که آنها نیز خود را ملزم به انجام یکسری مقررات مینمایند و سرپیچی و تخلف از آن را جایز نمیشمارند. نیکاندیشی، خردمندی، صفابخشی و ایجاد صلح و دوستی در بین افراد یا بین طوایف و اولاد و تیرهها از آن شخصیتها نیروی معنوی و قابل اتکا و احترام میآفریند
به همین روی «خان» در فرهنگ بختیاری واژهای مفید تر از آن چیزی است که شاید در برخی جاها منشاء ظلم و تعدی به حقوق دیگران باشد. مهماننوازی، خیراندیشی، خداجویی و ایمان و اعتقاد در خور ستایش بزرگان سبب ایجاد جایگاه اجتماعی و پایگاه مردمی برای آنان میگردد.
ویژگیهایی چون شجاعت، صراحت، اعتبار و اعتماد به همراه اقتدار و سایر صفات نیک از این بزرگان تندیسی از خوبی و نیکی میآفریند و الگویی برای جوانان و سایر اشخاص میشود. مرگ یکی از این چهرهها در فرهنگ مردم بختیاری صدمهای جبران ناپذیر است و به سوگ نشستن مردم (زن و مرد) و اندوهباری ایل به سبب پیوستگیهای فراوان آحاد ایل ادبیات و آداب و رسوم خاصی را میآفریند به گونهای که اشعار، سوگ سرودهها، غمنامههای فراوانی بر زبان مردم جاری میشود.
این ترانه ها و سوگ سرودها بخش عمدهای از فولکلور و مردم عامه را تشکیل می دهند. آداب و رسوم ایلی و فرهنگ عامیانهی غنی همراه با آیینهایی چون کُتل و مافهگه، سازِ چپ و … برپا میگردد.
پیوستگی و آمیختگی آیین عزاداری و سوگ خوانیها بسیار دردناک و همراه با اندوه و غم می باشد.
نمونهی زیر از این زمره است:
ای گَویَل پُرس کُنین ز جهانشاخان ز کُجه یایی
«رهده بیدُم تی خانِ گَپْ» ای واویلا سی کدخُدایی
سَــر دارم، ســردار مَی، ســـردار جنـــــگی کُجـــه ره جــهانشــاخان او شـــیرِ جنـــــگی
آسمــــون بـــه جٍم جمه چــی مــوج دریا گـــو هــم نشــین علی مردون خان هم شور خانا
خــونمــیرزا ســوز و خــرم نـم نـم بــارون کجـــــه ره جـهانشـاخـان ســـردار ســـــوارون
خـــونمیـــرزا ســــوز و خــرم جای پیــایل کـــــجه ره جـهانـــــشاخــان شیـــــــر دلاور
(معنا)
برادران بپرسید از جهان شاهخان (از بزرگان ایل بابادی عکاشه) از کجا میآیی؟ (از زبان مرده): « نزد خان بزرگ رفته بودم، ای واویلا برای کدخدایی».
سردارم، ای سردارم ،سردار جنگی،جهامشاهخان، آن شیر جنگی کجا رفت؟
آسمان هم چون موج دریا در حرکت است. برادرم هم نشین علیمردان خان (از بزرگان و خوانین مبارز بختیاری که به دست رضا شاه شهید شد) و هم صحبت خانها.
خانمیرزا (منطقهای در شهرستان لردگان) سبز و خرمۀ نمنم باران (میآید)، جهان شاهخان سردار سوارون (جنگاوران) کجا رفت؟ خانمیرزا سبز و خرم، جایگاه مردان، جهانشاهخان شیر دلاور کجا رفت؟
یکی از آیینهای موجود در فرهنگ عشایر بختیاری برپا داشتن شیر سنگی (برد شیر) بر مزار چهرههای ماندگار، سرشناس، کلانتر، بزرگ و بنام ایل است.
«شیرسنگی» را بر آرامگاه پیران، جوانان و نوجوانان قابل و شایسته ایل قرار میدهند. «بردشیر» (شیر سنگی) نماد شجاعت، دلاوری، میدانداری و صفات و ویژگیهای برجستهای چون هنرمندی در شکار و تیراندازی و جنگ و سوارکاری و … فردی است که بر مزار او شیر سنگی نصب کردهاند.
امروز در گوشه و کنار زاگرس بر مزار جوانان و پیران صاحب نام و دِلیر که جان خود را در میدانهای شهامت فدا کرده و یا عمری را در نیکنامی و خدمت گذراندهاند قامتهای استوار شیرانی را میبینیم که تندیس و یادمان درگذشته است. شیرهای سنگی در ادوار مختلف در بختیاری وجود داشته است و این نیز برخاسته از روحیه دلاوری و شجاعت این ایل و مقاومت در برابر بیگانگان و تجاوزگران به محدودهی جغرافیایی آنان میباشد.
از دورههای افشاریه و زندیه تا کنون شیرهای سنگی را در مناطق بختیاری نشین میبینیم.

وجود شیرهای سنگی در شکل و اندازههای گونهگون و با هیبتهای متفاوت در دورههای گذشته بیانگر اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان نیز میباشد.
اندازهی شیرها در دورههایی که اقتدار و عظمت و روح دشمن ستیزی بر ایران حاکم بود بزرگتر و با هیبتتر است. وجود شیر سنگی د ر ادبیات و فرهنگ ایرانی ریشه دیرین اعتقادی دارد: استاد شادروان دکتر بهرام فرهوشی مینویسد:
«در بسیاری از شهرها و روستاها شیرهای سنگی وجود دارد که در زمانهای کهن نمادی از نیروی آناهیتا فرشته باروری و آب بودهاند و در پرستشگاههای ناهید عموماً چند شیر نگاهداری میشد.»
۴ – حتی در اندیشه و نهاد مذهبی وبنیادهای فرهنگ تشیّع امام علی (ع) را « اسدالله غالب) مینامند و او را «شیر خدا» میدانند. علی آن شیر خدا شاه عرب الفتی داشت با آن دل شب
۵ – همچنین در شاهنامه نیز «شیر» در صحنههای مختلف حضور مییابد. ربودن تاج و تخت از چنگ شیران شرزه به وسیله بهرام گور
۶ – در هفت خوان رستم و اسفندیار
۷- شیر در خوان اول رستم، تشبیه پهلوانان به شیر
۸ – و … . تشبیه پهلوانان به شیر و جنگاورهای آنها ، قدرت و ابهّت آن در پرچم دلاوران، در نبرد پهلوانان در هفت خوان نیز از جایگاه شیر در فرهنگ ملی و دینی ما نشانها دارد. دکتر فرهوشی معتقد است: «دوشیزگان … بر روی شیر (شیر سنگی) مینشینند و از زیر دست و پای آن چندین بار میگذرند و پشت و شکم آن را نوازش میکنند و از آن مراد میطلبند و فرزندان نیرومند میخواهند.»
۹ – بهرهمندی از شیر در مثلها
۱۰ – داستانهای عامیانه و لقب «سلطان جنگل» و شواهد بسیار دیگر ما را به اهمیت و پایگاه ادبی و عرفی «شیر» رهنمون مینماید
۱۱ – در نامگذاری مردم بختیاری نیز «شیر» یکی از اجزا اسمهای ترکیبی است: شیرمحمد، شیرعلی، شیرحسین، آقاشیر، علیشیر، شیردل و … شادروان حسین پژمان بختیاری در شعر بسیار دلنشینی با آوردن تمثیل شیری که تیر خورده و آخرین لحظههای زندگی را در دامنه زردکوه با تأسی از گذشتهی پرافتخار خود «ایستاده» میگذراند میگوید:
ای گرفتار زنـدگـی و مرگ پند از آن شیر تیر خورده بگیر گر میسر شود چو شیر بزی ور میسـر نشـد چـو شیر بمیر آخرین «شیر بختیاری» نماد قهرمانان، نامآوران و نامدارانی است که شجاعانه و با اقتدار و ایستاده مردند.
دلاوریشان در نبرد با مغولها و گرمی لوله تفنگشان و بوی باروتشان در نبرد با افغانها و سایر متجاوزان د رتاریخ ثبت است. فیلمهایی چون شیر سنگی و مرگ پلنگ یادآور اندیشه در فرهنگ مردم بختیاری است.
در فرهنگ عامه نیز اشعاری دراین زمینه وجود دارد: گویَلک گپ تا کوچیر جَمْ بوینْ به دورم طِلسم شیر بکنین به بَرد قَوْرُم (ای برادرانم از کوچک تا بزرگ دور من جمع شوید، عکس شیر بر روی سنگ قبرم حک کنید) وجود شیرهای سنگی امروز بازمانده فرهنگ غنی و سنّت پسندیدهای بود که بر قبر جوانان جنگجو و بزرگان و ریش سفیدان ارجمند تندیس هنرمندی و لیاقتهایشان را ایستاده برپا داشتند.
بر روی شیرهای سنگی تصاویر اسب، تفنگ، دوربین، شمشیر و … همه ابزارهای دلیری و دلآوری است که صاحب آن روزی در این فنون مهارت داشت. (هنر تیر اندازی، جنگ و …) اندازهی شیر سنگی عموماً بسته به توان و لیاقت فرد است. اندازهی شیرهای سنگی عموماً با طول یک تا یکونیم متر و عرض ۳۰ تا ۵۰ سانتیمتر و ارتفاع یک تا یکونیم متر از سطح زمین میباشد.
دیدگاهتان را بنویسید