بی بی صاحب جان:
بی بی صاحب جان دختر رضاقلی خان ایلبیگی، همسر نجفقلی خان صمصام السلطنه و خواهر ابراهیم خان ضرغام السلطنه می باشد. او یکی از زنان کاردان، لایق و شایسته ی بختیاری بوده است. او به همسرش صمصام السلطنه در امور ایل یاری رسانده و با او همکاری می کند. مقام و موقعیت برتر صمصام السلطنه بر اثر تلاش و کوشش بی بی صاحب جان حاصل شده است. این زن در غیاب شوهرش اوضاع را به دقت زیر نظر داشته و با ارسال نامه و تلگراف و حل و فصل مسائل ایلی موقعیت شوهرش را تثبیت می نمود. در اواخر سال ۱۹۰۷م/ ۱۳۲۵هـ.ق صمصام السلطنه این نکته را دریافت که برادر ناتنی اش سردار ظفر با محمدعلی شاه زد و بند کرده و می خواهد به جای او به سمت ایلخانی بختیاری منصوب گردد. بی بی صاحب جان همسر صمصام السلطنه پس از شنیدن این خبر دست به کار شده و فوراً بین شوهرش و برادر نیرومندش ابراهیم خان ضرغام السلطنه پیوند برقرار نمود. او غیر از این، اقدامات دیگری را نیز انجام داد. مثلاً با خط خود نامه هایی برای چند تن از همسران خوانین که شوهرانشان علاقه ای به شرکت در فتح اصفهان نداشتند نوشته و از آنها خواست تا شوهرانشان را وادار کنند که به یاری صمصام السلطنه بشتابند. در نتیجه ی اقدامات متهورانه و تلاش و کوشش بی بی صاحب جان، تمام بختیاری ها یکدل و یک زبان از صمصام السلطنه پشتیبانی کردند و لذاضرغام السلطنه به همراه بختیاری ها به اصفهان حمله نموده و پیروزمندانه آن شهر را فتح کرد. صمصام السلطنه یک روز پس از فتح اصفهان وارد آنجا شد
بی بی صاحب جان نیز همچون سایر زنان بختیاری در زندگی ساده زیست، صرفه جو و قانع بوده و از اسراف به حدی متنفر بود که از بکار بردن زیورآلات زنانه خودداری می کرد. مکبن روز می نویسد:«او از هر لحاظ زن فوق العاده ای است ولی در مصرف پول امساک می ورزید و بطور کلی از بکار بردن زیورآلات زنانه خودداری می کند بطوری که خودش می گوید زینت آلات به درد او نمی خورد. او در رابطه با مسائل مالی نسبت به شوهرش بسیار سخت گیر است و از اسراف و تبذیر و ولخرجی او شدیداً جلوگیری می کند. از نظر مذهبی بی بی صاحب جان زنی معتقد و با ایمان بود. او تدارک سفر به مکه را دیده بود و چون بیماری داشته و از سلامت جسمی برخوردار نبود، از الیزابت مکبن روز بانوی پزشک انگلیسی دعوت کرد تا به عنوان پزشک اختصاصی اش او را همراهی کند. مکبن روز در این باره می نویسد:«او ترتیبی داده بود تا من به لباس یک بی بی بختیاری ملبس شوم و تمام وسایل مورد نیاز مرا هم تدارک دیده بود و قرار شد که در همه جا من به عنوان یک زن کرولال معرفی شوم و به تمام نوکر و عمله جات سفارش اکید شده بود که اگر این راز را فاش کنند، زبان یا گوش هایشان را از دست خواهند داد.» این مسافرت مذهبی که قرار بود در پاییز ۱۹۱۱م/ ۱۳۲۹هـ.ق آغاز گردد به علت بروز ناآرامی در ایران و شورش قبایل عرب تحت قلمرو عثمانی لغو گردید
دیدگاهتان را بنویسید