بی بی شاه پسند
بی بی شاه پسند دختر علی صالح خان آل جمالی از طایفه ی بهداروند، همسر جعفرقلی خان دورکی و مادر حسینقلی خان ایلخانی، امامقلی حاجی ایلخانی و مصطفی قلی خان است که بختیاری ها برای رعایت ادب و احترام او را بی بی بزرگ یا به اصطلاح بختیاری بی بی گپه می نامیدند. نام اصلی وی در آغاز جوانی شاهی جان بوده است. در دوره ی فتحعلی شاه قاجار که حبیب اله خان دورکی پدر جعفرقلی خان از یک طرف و اسدخان بهداروند و علی صالح خان آل جمالی پدر شاهی جان از طرف دیگر به عنوان گروگان یا تحت نظر در تهران زندگی می کردند، روزی دختران علی صالح خان به نام های شاهی جان و ماهی جان برای تماشای تعزیه به تکیه دولت رفتند، فتحعلی شاه قاجار درآنجا شاهی جان را از زیر چادر سیاهی که به سر داشت می بیند و شیفته و دلباخته ی او می شود
پس از آنکه از هویت دختر آگاه شد از او نزد پدرش خواستگاری می نماید. اما پدر دختر برای اینکه دخترش را به شاه قاجار ندهد اظهار می دارد که وی معقوده ی جعفرقلی خان پسر حبیب اله خان دورکی می باشد. علی صالح خان و حبیب اله خان برای اینکه شاه از رازشان آگاه نشده و از خشم و غضب او در امان باشند، فوراً شاهی جان را به عقدجعفرقلی خان در می آورند. چون وی مورد پسند شاه قاجار واقع شده بود لذا از آن پس نام او را به شاه پسند تغییر داده و او را به این نام صدا می زدند. با ازدواج جعفرقلی خان با بی بی شاه پسند، حسینقلی خان و امامقلی خان در تهران متولد گردیدند و مصطفی قلی خان نیز بعداً به دنیا آمد. پس از کشته شدن جعفرقلی خان در جنگ منار، بی بی شاه پسند به عقد برادر شوهرش بنام مهدیقلی خان در آمد. حاصل ازدواج دوم وی دختری بنام بی بی آقا بیگم بود. بی بی شاه پسند انس و الفت زیادی به این دختر داشت به حدی که پسر بزرگش حسینقلی خان از این عمل وی رنجیده خاطر گردیده بود. ازدواج بی بی شاه پسند با برادرشوهرش، از روی هوس و خوشگذرانی نبوده بلکه ازدواجی مصلحت آمیز و از سر دلسوزی نسبت به پسرانش بود.
او بدین وسیله می خواست در کنار پسرانش بوده و از مواظبت و حراست آنها غافل نگردد. این ازدواج در آینده ی سیاسی پسران وی بویژه پسر بزرگش حسینقلی خان تأثیر مثبت و بسزایی داشت. حسینقلی خان از این رهگذر توانست فرمان حکومت بختیاری را بنام عموی پیر خود مهدیقلی خان از معتمدالدوله حاکم اصفهان گرفته اما رسماً و عملاً خود عهده دار ایل بختیاری باشد. بی بی شاه پسند یکی از زنان بنام بختیاری بوده است که در قابلیت و کاردانی پرآوازه و بی نظیر بوده و در رساندن پسر خود به مقام ایلخانی کل بختیاری نقش مهمی را بازی کرده است.
سردارظفر درباره ی او می نویسد:«به روزگار فتحعلی شاه قاجار بی بی شاه پسند از هر زنی بالاتر و والاتر بود اگرچه من یازده ساله بودم که زندگانیش سر آمد و درست رفتار و کردار او را به یاد ندارم ولی بی اندازه از محاسن، اخلاق و نیکی رفتار و کردار و کدبانویی او گفته اند.» این شیرزن بختیاری در امور مالی و اقتصادی زنی صرفه جو و قانع بوده و از اسراف جلوگیری می کرد. بی بی شاه پسند دارای صفاتی چون گذشت، بخشش و عفو و اغماض بود. به هنگامی که پسرانش در قلعه لیت(لوط) اندیکا، آقا علی داد خدرسرخ و ابوالفتح خان و حیدرخان پسران کلبعلی خان دورکی را به قتل رساندند، آقازمان پسر برادر آقاعلی داد به او پناه برد و به اصطلاح بختیاری چادر او را گرفته و دخیل وی می شد.
لذا بی بی شاه پسند پسرانش را از کشتن کسی که به وی پناه آورده بود منع کرده و او را نجات داد. این زن در حفظ و حراست از جان پسرانش بویژه پسر ارشدش حسینقلی خان همیشه کوشا بوده و از وقوع هرگونه توطئه ای بر ضد وی پیشگیری می کرد. بی بی شاه پسند با همان چشمی که به پسران خود یعنی ایلخانی و حاجی ایلخانی و مصطفی قلی خان نگاه می کرد به رضاقلی خان ایلبگی برادر آنها از مادر دیگر نیز می نگریست. او حتی بیشتر از پسران خود به او توجه می نمود.
گویند هنگامی که خبر مرگ مصطفی قلی خان کوچکترین پسرش را که در عنفوان جوانی در گذشته بود، به او دادند ناراحت نشده اظهار نمود:«خدا رضاقلی خان را به سلامت دارد.» این امر شگفت انگیزی است که یک نامادری بیش از فرزندان تنی خویش به فرزندان شوهرش از زنی دیگر علاقه و توجه داشته باشد. این نشان دهنده ی قلب رئوف و مهربان بی بی شاه پسند می باشد. بی بی بزرگ در اواخر عمر از پا افتاده و در خانه ی حاجی ایلخانی در اردل سکونت نموده بود، اما قرار شده بود که یکسال در خانه ی ایلخانی و یکسال در خانه ی حاجی ایلخانی باشد. او در حدود سال ۱۲۸۹هـ.ق درگذشت
دیدگاهتان را بنویسید