الیزابت مکبن روز( بی بی گل افروز)
دکتر الیزابت مکبن روز بانوی پزشک انگلیسی بود که در دوره ی کوتاه زندگی خویش بیش از هر زن دیگری به سیر و سیاحت در کشورها و سرزمین ها پرداخت. وی در سال۱۹۰۹م / ۱۳۲۷هـ.ق یعنی همان زمانی که بختیاری ها اصفهان و سپس تهران را فتح کردند وارد چهارمحال وبختیاری شد.
او پس از سلف خویش ایزابلا بیشوپ، دومین بانوی انگلیسی بود که از چهارمحال و بختیاری دیدار به عمل آورد و پس از هانری لایارد دومین انگلیسی و حتی دومین فرد خارجی بود که مدتهای مدیدی در بین مردمان بختیاری بسر برده و از نزدیک با طرز زندگی و آداب و رسوم بختیاری ها آشنا گردید.
خانم مکبن روز در کسوت یک بانوی پزشک به تمام مناطق بختیاری سفر کرده و اغلب زنان، خواهران و مادران خوانین بختیاری را معاینه و مداوا کرده است. او بر خلاف اسلاف خود و به ویژه خانم بیشوپ که پیش از وی به سرزمین بختیاری آمده بود، درباره ی انگیزه ی مسافرتش به ایران و چهارمحال و بختیاری مطالبی را یادآوری نموده است.
اغلب سیاحان و مسافران انگلیسی که از چهار محال و بختیاری دیدن کرده اند، انگیزه ی مسافرت خود را علاقه به مسائل اجتماعی و فرهنگی، همچنین اکتشافات باستان شناسی دانسته اند، اما بی تردید اکثر آنان در پی اهداف سیاسی و نظامی بوده و پشت پرده ی تحقیقات علمی، مأموریت های ویژه ای از سوی دولت انگلیسی داشته اند.
شاید بتوان حدس زد که انگیزه ی مسافرت مکبن روز به چهارمحال و بختیاری نیز از این قاعده مستثنی نبوده است اما نمی توان آن انگیزه را به درستی و به طور دقیق و روشن و مبرهن ساخت.
وی در خصوص انگیزه ی مسافرتش به ایران چنین اظهار می دارد که چون در اوان کودکی داستان ها و افسانه های هزار و یک شب را مطالعه کرده و از آنها لذت برده، همیشه تصوراتی از زندگی خیالی ئ افسانه ای مشرق زمین در ذهنش تجسم یافته بود اما در سنین جوانی، به تدریج تخیلات کودکی را فراموش و با واقعیت های زندگی روبرو شده است.
وی در مورد علت و انگیزه ی مسافرتش به چهارمحال و بختیاری اشاره می کند که در اولین ملاقاتش با صمصام السلطنه ایلخان بختیاری، از وی محبت زیادی دیده و از جانب او به دیدار از چهارمحال و بختیاری دعوت گردیده است.
به گفته ی وی از آن زمان علاقه و دلبستگی به مردم بختیاری پیدا کرده و در حقیقت هوای کوهستان های بختیاری قلبش را تسخیر کرد. در دیدار دوم صمصام السلطنه از وی تقاضا کرد تا به عنوان پزشک مدتی را در سرزمین بختیاری بسر برد وی نیز بلافاصله پذیرفته و آماده ی حرکت به چهارمحال و بختیاری گردید .
دکتر مکبن روز طی این مسافرت بطور مکرر با همسران، مادران و خواهران خوانین بختیاری و سایر بی بی ها و حتی زنان بختیاری که بی بی نبوده اند، دیدار کرده است. این دیدارها بتدریج به دوستی و صمیمیت تبدیل شده و به حشر و نشر بیشتری انجامید. در طی همین دیدارها با بی بی ها و خوانین بختیاری بود که وی با آداب و رسوم و فرهنگ و شیوه ی زندگی و سایر ویژگی ها ی بختیاری ها آشنایی پیدا کرد.
در سایه ی صمیمیت ایجاد شده بین مکبن روز و خوانین بختیاری، آنها حتی نام بختیاری «بی بی گل افروز» را برای وی انتخاب نموده و از آن پس او را به نام بی بی گل افروزو یا بی بی دکتر صدا می زدند. بدین گونه بود که وی توانست با دقت به بررسی مسائل مختلف و صفات، روحیات و اخلاق گوناگون بختیاری ها بپردازد.
به ویژه آنکه چون وی همانند سلفش ایزابلا بیشوپ، زن بوده است، همانند او به طرز زندگی، پوشاک، مشاغل و سایر خصوصیات زنان بختیاری توجه بیشتریمعطوف داشته است. با آغاز جنگ جهانی اول در سال۱۹۱۴ م، خانم مکبن روز بر اثر تقاضای دولت روسیه به عنوان یک پزشک ارتش از ایران به صربستان آشوب زده اعزام گردید.
مدتی بعد او به جبهه ی جنگ عزیمت کرد و به مداوای مجروحان پرداخت اما در آنجا به بیماری تیفوئید مبتلا و مدتی بعد درگذشت. اما یاد و خاطره ی خدمات و فداکاری های او برای همیشه در اذهان مردم ایران و صربستان باقی ماند.
مکبن روز پس از مدتها اقامت میان بختیاری ها و آشنا شدن با مسائل آنان کتابی درباره ی بختیاری ها به رشته ی تحریر درآورد که تحت عنوان«یک بانوی پزشک در سرزمین بختیاری» در سال ۱۹۲۱م در لندن منتشر گردید که از سوی مترجم تحت عنوان«با من به سرزمین بختیاری بیایید» به فارسی ترجمه گردید.
در این کتاب وی درباره ی نحوه ی حضور خود در چهارمحال و بختیاری، نام ها و القاب، تاریخ، موقعیت جغرافیایی، ازدواج و زناشویی، اعتقادات مذهبی، آموزش و پرورش، مقام و موقعیت زن، سیستم ایلی و نظام خان سالاری، خوراک و پوشاک، روابط خانوادگی، موقعیت کودکان و سایر مسائل و موضوعات بختیاری ها مطالب مفصل و مفیدی ارائه کرده است.
اما نظرات وی درباره ی اعتقادات بختیاری ها و نیز ادبیات آنها نادرست و اشتباه می باشد و هنگام مطالعه ی آنها نمی بایست جانب احتیاط و تأمل را از دست داد. وی در کتاب خود مبانی مذهبی و اعتقادات بختیاری ها را زیر سؤال می برد که این مسئله با نوشته های دیگر سیاحان اروپایی چون لایارد، بیشوپ و غیره تضاد دارد.
از سوی دیگر مکبن روز از فقر ادبی بختیاری ها و عدم توجه و علاقه ی آنها به شعر و ادبیات سخن می گوید که این مطلب نیز با نوشته های اسلاف وی چون، لایارد، بیشوپ و دیگران در تضاد بوده و آنان بر خلاف مکبن روز به کرات از مراسم و مجالس شعرخوانی و علاقه ی بختیاری ها به شعر سخن گفته اند
دیدگاهتان را بنویسید