برخی بختیاریها از دیر باز در مسیر کوچ ، بویژه در منطقه قشلاق ، به انجام امور کشاورزی می پردازند . این کشتزارها قاعدتاً به صورت دیم کشت می شوند و نیاز فراوان به آب دارند . در مواقع خشکسالی ، بسیاری از این کشتزارها خشک می شواند و مایحتاج اولیه آنها به خطر می افتد بنابراین نسبت به آمدن و نیامدن باران حساسیت زیادی دارند اگر مدتی باران نبارد بر زبان هر بختیاری دعایی به نام دعای باران تکرار می شود . دعا نویسان با نوشتن این دعا امیدی در دلهای مردم ایجاد می کنند . بعد عده ای به امامزاده آقا سید می روند تا علم بلند کنند . در نزدیکی امامزاده سنگی است که آن را ووارانه کرده و علمی که مربوط به امامزاده می باشد بر روی سنگی بر پا می کنند . آنان بر این باورند که پس از دو سه روز باران خواهد آمد و تا سنگ وارانه است باران خواهد بارید و برای بند آمدن کافی است که سنگ را به حالت اولیه برگردانند، اما عمدتاً آنان رابی بهره نمی گذارد و باران خواهد بارید .اما عشایری که دسترسی به امامزاده آقا سید را ندارند برای ریزش باران رسم دیگری دارند، ایشان کوسه رابه کمک می گیرند، مراسمی را بر پا می کنند به نام هلهله کوسه(Hal hale kuse) هلهله کوسه در ایل بختیاری چنین آغاز می شود که چون باران نبارد ، جوانان بختیاری دور هم جمع شده و یک نفر را به اسم کوسه انتخاب می کنند ، کوسه باید حتما قوی ونیرومند باشد ، بعد کلاه زرد کوچک را به عنوان گوشهایش می بندند بعد زنگوله ای بند دار به کمر او آویزان می کنند و در حالی که سربند در دست یکی از جوانان ایل است همراه او راه می افتند و به سوی چادرها میروند و با آواز می خوانند.
هل هل هلونک خدا بزن بارونک
هر که به کوسه چیزی نده هرکه خبر کوسه نده
دل کدبانوسه بسوزنه
افرادی که صدای آواز را می شنوند از چادرها بیرون آمده و با ریختن آب به سر وروی کوسه وارد ماجرا می شوند . صاحب هر چادر مقداری قند با آرد به آنه می دهد بلاخره یک نفر حاضر می شود که ضامن کوسه شود و اسم سه کچل از ایل را می برد.
که ضامن کوسه می شوند ، کوسه قول می دهد در دو سه روز آینده باران ببارد آنان هم رضایت می دهند و کوسه را آزاد میکنند د رپایان این مراسم زنان ایل با درست کردن حلوا از آرد و قندهای های بدست آمده و فرستادن حلوا به چادر ها ریزش باران را جشن می گیرند . مراسم دیگری نیز در بین آنان وجود دارد که چنین است : وقتی باران نبارد جوانان ایل با انتخاب یک نفر به نام کوسه مراسم گل گل کوسه را به اجرا در می اورند برایش ریش می گذارند . نمد سر پای تنش می کنند ، بر کمرش بندی می بندند و کسی از پشت سر ، بند را می کشد و زنگوله ای بر گردنش آویزان می کنند ، سپس او را به طرف چادرها می کشند ، کوسه حرکات عجیب وغریب از خود در می آورد ، افراد چادر با شنیدن صدای بچه ها کاسه آبی به هر کوسه می ریزند و در مقابل آرد وقند به او می دهند جوانان دور کوسه آواز می خوانند
هل هل هلونکه امر خدا بارونکه
دیدگاهتان را بنویسید