حکومت در سرزمین بختیاری:
ظهور کورش و فرمان احداث بزرگراه
ظهور کورش و کامیابی وی بر دولت ماد در هگمتانه (هدان امروزی) و فرمان وی مبنی بر احداث بزرگراه مهمی که شوش پایتخت زمستانی هخامنشیان را به هگمتانه متصل میکرد، سرآغاز دوره جدیدی از یکپارچگی سرزمینهای ایران و عمران شهرهای مختلف این دیار گردید.
تاثیرات شگرف بر پارسوماش
پارسوماش به عنوان حدفاصل بین این شهرها، شاهد تاثیرات شگرف و بنیادی شد. روند توسعه و ترقی پارسوماش در دوران داریوش نیز سیر صعودی را طی نمود. بزرگراههای مختلفی که توسط این پادشاه در پارسوماش احداث گردید، باعث حفظ اهمیت این سرزمین در زمان پادشاهی هخامنشی گردید و جوامع ساکن در این منطقه بار دیگر شیرینی دوران ترقی و پیشرفت را تجربه نمودند.
عبور کاروانهای سوداگران
عبور کاروانهای سوداگران ثروتمند سرزمینهای دور و نزدیک که بین شوش و هگمتانه و نیز شهرهای بزرگ آسیای صغیر رفتوآمد میکردند، سرزمین پارسوماش را صحنه ارائه و تبادل جدیدترین دستاوردها و تکامل یافتهترین سنن و آداب مختلف گردانید.
تقسیمات داریوش و نقش عشایر بختیاری
در این دوران، این سرزمین که بر اساس تقسیمات کشوری داریوش، یکی از بیستویک ساترابنشین ایران محسوب میگردید، شاهد قدرت و تحرک والای مردمان خود شد. این امر با رشادتهای عشایر سلحشور این منطقه در سوارهنظام خشایارشاه در جنگهای بزرگ وی بهخوبی نمود یافت.
راهسازیهای داریوش و دوران سقوط
داریوش راههای بسیاری در دامنه زاگرس احداث کرد و محیطی آرام و امن ایجاد نمود. ولی بعدها، در دوران سقوط پادشاهان، این منطقه برای تامین امنیت مالالتجاره کاروانها ناچار به پرداخت خراج و حقوق به عشایر مهاجم شد.
مبارزات در برابر اسکندر مقدونی
مورخین یونانی از مبارزات پرشکوه این سرزمین در مقابل هجوم اسکندر مقدونی سخن به میان آوردهاند. در حمله اسکندر به ایران در سال ۳۳۰ ق.م، کوهنشینان بر حسب ظاهر تحت نفوذ وی درآمدند. اسکندر از شوش به طرف پرسپولیس پیشروی کرد و با حملهای غافلگیرانه به مناطق مسکونی این نواحی (ایذه)، دریافت عوارض عبور را ملغی نمود.
ساخت قلعهها و استقرار یونانیان
به دنبال این حوادث، اسکندر اقدام به ساخت قلعهها و استقرار سربازان یونانی در این مناطق کرد تا از هجوم احتمالی عشایر اوکسیان ممانعت کند. این قلعهها در مناطق صعبالعبور کوههای زاگرس، از مالمیر کنونی تا لردگان، احداث شدند. با گذشت زمان و تزویج سربازان یونانی با زنان ایرانی، این منطقه از امتیازات شهری برخوردار و به مسکن دائمی آنان تبدیل گردید.
ظهور دولت آلیمایی
این ابتکار اسکندر به دلیل دلاوریهای عشایر این منطقه با شکست مواجه گردید. این میهمانان ناخوانده جزیی از اقوام کوهنشین شدند و با اتحاد با آنان، دولت مستقلی به نام آلیمایی بنیان نهادند. این دولت با هدف بازگشت عظمت از دست رفته ایران به مبارزات سخت با سلسله شاهان سلوکی برخاست.
شکست سلوکیان و تقویت اشکانیان
دولت آلیمایی در دوران شکوفایی خود، با وارد آوردن شکستهای متمادی به آنتیوخوس سوم، پادشاه سلوکی، و قتل وی، سرزمینی به وسعت سواحل خلیج فارس تا شمال غربی ایران را متصرف گردید. این دولت نقش مهمی در تضعیف قدرت سلوکیان و تقویت قوم نوپای ایرانی یعنی اشکانیان ایفا نمود. اما در نهایت، با پیروزی مهرداد یکم، پادشاه اشکانی، بر آخرین بازمانده سلوکی، بساط تسلط بیگانگان بر ایران برچیده شد.
دولت آلیمایی و تاثیرات تاریخی آن
شکستهای دولت آلیمایی بر آنتیوخوس سوم
دولت آلیمایی در دوران شکوفایی خود با شکستهای متعدد بر آنتیوخوس سوم، پادشاه سلوکی، و قتل وی توانست سرزمینی به وسعت سواحل خلیج فارس تا شمال غربی ایران را تصرف کند. این دولت نقشی اساسی در تضعیف قدرت سلوکیان و تقویت قوم نوپای ایرانی یعنی اشکانیان ایفا نمود. اما در نهایت، با پیروزی مهرداد یکم، پادشاه اشکانی، بر آخرین بازمانده سلوکیان، بساط تسلط بیگانگان بر ایران برچیده شد.
نقش کوهنشینان آلیمایی در قدرتگیری اشکانیان
اهمیت نقش کوهنشینان آلیمایی در کامیابیهای نظامی اشکانیان با تعیین منطقه شمی (در ۴۵ کیلومتری مالمیر) بهعنوان پایتخت تابستانی این سلسله و بنای بزرگترین معبد مقدس ایرانیان در این محل جلوهگر شد. این پرستشگاه در فضایی باز ساخته شده و دیوارهای آن با ستونهایی تزیین شده بود.
مجسمه مفرغی پارتی: نماد شکوه آلیمایی
یکی از نمونههای برجستهی این دوره، مجسمه بلند مفرغی یکی از بزرگان پارتی است که احتمالاً فرمانروایی دستنشانده بوده است. این مجسمه با قد ۶ پا و ۶ اینچ (حدود ۲ متر) مربوط به ۵۰ ق.م یا ۱۰۰ م. است و اکنون در موزه ایران باستان نگهداری میشود.
افول اشکانیان و ظهور ساسانیان
نزول قدرت اشکانیان به ظهور نیرویی جدید از شهر استخر پارس منجر شد. این نیرو به رهبری اردشیر بابکان، نواده ساسان و موبد آناهیتا، توانست تمامی ایران را تحت فرمان خود درآورد و سلسله ساسانیان را بنیان نهد. این سلسله دورهای از فتوحات غرورآمیز و شکوفایی اقتصادی و عمرانی را آغاز کرد.
عمران و آبادانی در دوران ساسانیان
ساسانیان در عمران و آبادانی دشتهای حاصلخیز ایران نقش برجستهای ایفا کردند. آنها بناهای نوین و بزرگراههای ارتباطی فراوانی احداث کردند و دامنهی زاگرس را آباد نمودند. نمونهای از این اقدامات، کشت گیاهان از خانواده نعناع در ارتفاعات ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ متری زاگرس است.
اثرات مذهبی و جغرافیایی بر بختیاری
با وجود اینکه اعتقادات مذهبی زرتشتی و تأکید بر زراعت باعث پیشرفت در مناطق حاصلخیز شد، سرزمین کوهستانی بختیاری به دلیل کمبود زمینهای کشاورزی و شرایط آبوهوایی از توجه دربار ساسانی دور ماند و به دورهای از رکود و عقبماندگی اجتماعی وارد شد. این موضوع به تقسیم این سرزمین میان ایالتهای مجاور منجر شد.
شواهد تاریخی از دوران ساسانی در بختیاری
آثار تاریخی متعددی از این دوره در بختیاری بهجا مانده است، از جمله:
- خانههای سنگی: بقایای این خانهها تا اواخر قرن نوزدهم مشاهده شده است.
- جادههای ارتباطی: جادههای نزدیک به هم که همچنان مورد استفاده قرار میگیرند.
- پلهای کارون: رود کارون در این دوره دارای شش پل بوده است.
افسانههای محلی و دریاچه شیمبار
بر اساس روایتها و افسانههای محلی، در دشت شیمبار قبلاً دریاچهای وجود داشته که در اثر سیلابها به باتلاق تبدیل شده بود. یکی از یرداران محلی به نام فلومرز (فرامرز) با ایجاد کانالی از کوهستان، این دریاچه را خشک کرد. این محل اکنون “پل نگین” نامیده میشود.
تقسیم سرزمین بختیاری در دوران ساسانی
در نهایت، بخشهای شرقی و شمال شرقی بختیاری (چهارمحال) به ایالت اصفهان و جبال ضمیمه شد و مناطق جنوبی و غربی آن به دشت خوزستان ملحق گردید. این تقسیمات باعث کاهش اهمیت این سرزمین در دوره ساسانیان شد، اما شواهد تاریخی همچنان موقعیت ممتاز آن را به تصویر میکشند
سیر رو به تزاید نزول و واپس ماندگی سرزمین مزبور با هجوم اعراب مسلمان از جنوب غربی ایران و استیلای کامل آنان شدت یافت. زیرا فرهنگ معیشت بیابانی این فاتحان جوان با شرایط جغرافیایی خاص کوهستانی این سرزمین تجانسی نداشت.
فاتحان مسلمان عرب از سرزمینی رو به ایران پا نهادند که با دشتهای کویری و هموار عربستان احاطه گردیده بود و این عامل مهمی گردید تا این مهاجمین پس از استیلای بر فلات ایران به اقامت در دشتهای هموار و جلگهای حاصلخیز این منطقه رغبت بیشتری نشان دهند.
طبیعی بود که مناطق کوهستانی زاگرس (به خصوص کوههای بختیاری) به سبب ناسازگاری شرایط زیستی خود با نوع زندگانی فاتحان عرب در تقاضای اولیهشان از دایره اهمیت و توجه خلفای حاکم عرب دور بماند.
بیتوجهی نیروهای حاکم بر سرنوشت جوامع نوپای اسلامی در این سرزمین که در قرون اولیه به عنوان جزیی کوچک از ایالت بزرگ و وسیع جبال محسوب میشد و تمامی مرکز ایران و کوهستانهای زاگرس را در بر میگرفت، به شکوفایی اسلامی با اعتقادات و باورهای کهن انجامید.
گزارشهای مورخین از وضعیت کوهنشینان
از اولین مورخینی که به هنگام بیان حوادث و تحولات ناشی از هجوم اعراب اشارهای به مردم کوهنشین این منطقه نمودهاند، طبری و احمد بن یحیی بلاذری بودند که ضمن توصیف پیروزی لشکریان اسلام در تسخیر ایذج (ایذه فعلی) از همکاری کوهنشینان کرد مجاور یا مدافعان این شهرها سخن راندهاند. از جمله بلاد سنبیل و زط بود که اهل این دو بلاد کافر شده و جمعی از این کردان به ایشان پیوسته بودند. عبدالله (ایذج) را پس از نبردی شدید بگشود و ابوموسی، سوسن و تستر و دورق را عنوه فتح کرد. لفظ کرد همچنان به مردم این دیار گفته میشد.
اما مسعودی و پس از وی اصطخری نام این سرزمین را اللریه یا بلاد اللریه نگاشتهاند و از آن پس این مردم که در دورانی توسط عبیریان به خوزه و توسط یونانیان به اوکسی شهرت یافتند لرها یا مردم بلاد اللریه یا لرستان خوانده شدند.
وجه تسمیه لر و تاریخ قوم لر
مستوفی، مورخ مشهور، وجه تسمیه لر را چنین نقل میکند: وقوع این اسم بر این قوم به نوعی است که گویند در ولایت مان رود دهی است که آن را “کرد” خوانند. در آن حدود، دربندی است که به زبان لری، “کول” خوانند و در آن بند موضعی است که آن را “لور (لر)” گویند. چون در اصل ایشان از آن موضع برخاستهاند، آن را لر گفتهاند.
وجه دوم آن است که به زبان لری، کوه پر درخت را “لر” گویند.
وجه سوم آن است که شخصی که این طایفه را از نسل او میدانند “لر” نام داشته است.
قول اول درستتر مینماید.
نظرات دیگر مورخان درباره وجه تسمیه لر
نورالدین امام شوشتری در کتاب “تاریخ و جغرافیای خوزستان” مینویسد:
محتمل است کلمه لر مخفف “لور” باشد و آن شهری است در شمال دزفول. به مناسبت مرکزیت آن شهر نسبت به نواحی، نام شهر به طوایف اطراف سرایت نموده و کمکم از باب توسعه استعمال، بر تمامی کوهنشینان این حدود گفته شده است.
مقدسی، جغرافیدان مشهور عرب، که در قرن چهارم به این منطقه سفر کرده، در ذکر توقف خود در ایذج مینویسد:
سلطان آنجا از جانب خود فرمانرواست.
این سخن نشانگر این واقعیت است که ارتفاعات جبال در قرون اولیه توانسته است در پناه کوههای سربلند زاگرس از آتش طمع و غارت فاتحان ایران ایمن بماند و این امنیت تا اواخر قرن چهارم هجری و ورود اولین طوایف عرب به این نواحی پایدار بوده است.
ظهور قبایل جدید در سرزمین لر
در اوایل قرن ششم هجری، لر شاهد بلوغ و قدرتیابی قبایلی گردید که جذب زبان، آداب و سنن کهنسال این سرزمین شدند و توانستند برای یافتن مراتع و زمینهای سرسبز بیشتر به مبارزه با اقوام همسایه بپردازند. در میان این اقوام تازه وارد، قبیلهای از اکراد فضلویه دارای قدرتی فزونتر از دیگر همسایگان خود بود. همین امر سبب شد تا اینان پس از استیلا بر این منطقه، سلسله اتابکان لرستان را بر پا دارند.
تاریخ اتابکان لرستان
حمدالله مستوفی در “تاریخ گزیده” در شرح تاریخ این قوم مینویسد:
در سنه خمس مائه، قریب صد خانوار کرد از جبل السماق شام (نام کوه و نجدی در حلب) به سبب وحشتی که ایشان را با مهتر خود فرو افتاده بود به لرستان آمدند و در خیل احفاد محمد بن خورشید که از وزراء بود نزول کردند.
ابوطاهر، یکی از فرزندان فضلویه، پس از کسب قدرت توانست لرستان را تحت کنترل درآورد و خود را اتابک خواند. وی در سال ۵۵۵ هجری درگذشت و پسرش، اتابک هزار اسب، قائم مقام پدر شد. هزار اسب ضمن تعیین ایزج (ایذه فعلی) به پایتختی خویش، یکپارچگی را به سرزمین لر بازگرداند.
شکوفایی فرهنگی و توسعه اقتصادی در دوران اتابکان
هزار اسب برای جبران سالها رکود و عقبماندگی اجتماعی سرزمین لر، شروع به تعمیر و احداث راههای باستانی، بنای مدارس و بنیاد شهرهای متعددی در این سرزمین کرد.
شهرکرد (دهکرد سابق)، مرکز استان چهارمحال و بختیاری، در زمان او بنا شد. شکوفایی فرهنگی و پیشرفتهای اقتصادی و نظامی ملک اتابکان سبب شد تا اقوام دیگری از سرزمینهای دور و نزدیک به سوی این دیار بشتابند. در سفرنامه لرستان نام بیستوهشت قبیله عرب آمده است که در میان آنها به طوایف عقیلی، هاشمی، بختیاری، مختاری، جوانکی، مراسلی، گوتوند، جانکی، لیراوی و مماسنی (ممسنی) برمیخوریم.
حمله هلاکو و تغییرات سیاسی
پس از حمله هلاکو به این منطقه و کشته شدن اتابک هزار اسب به دست هلاکوخان، شمسالدین آلب ارغون، پسرش، از طرف هلاکو به حکومت لر بزرگ رسید.
مستوفی مینویسد:
چون آلب ارغون به لرستان رسید، ولایات را خراب دید و رعایا بعضی آواره و بعضی بیچاره بودند. به حسن تدبیر، غائبان را جمع کرد و حاضران را استمالت داد و بر عمارت و زراعت معرض گردانید تا در اندک مدتی به حال عمارت درآمد.
تأثیر ابتکارات آلب ارغون
آلب ارغون در ترویج شیوه سنتی عشایری فاتحان مغول انقلابی عظیم در شیوه زیستن چادرنشینان ایالت لر بزرگ ایجاد نمود. سازمان عشایری کوچروی ییلاق و قشلاق به عشایر کمک کرد تا با استفاده بهینه از منابع طبیعی به توسعه ارضی محدوده خود بپردازند. در دوران حکمرانی جانشینان آلب ارغون، سرزمین لر بزرگ همچنان توسعه یافت.
ابن بطوطه که در این دوران از لر بزرگ گذشته است، از آثار خیری که در نقاط مختلف لرستان دیده سخن گفته و به راههایی اشاره کرده که از سینه کوهها تراشیده شده بودند.
افول قدرت اتابکان
سرزمین لر بزرگ در دوره حکمرانی رکنالدین یوسف شاه از بصره (در عراق امروز) تا فیروزان (فلاورجان اصفهان) را دربر میگرفت. دوران نزول و محو قدرت اتابکان با مبارزات خونینی همراه شد که بین عشایر برای دستیابی به مراتع و منافع بیشتر رخ داد. این امر، ضمن رشد عوامل قدرت در نزد طوایف، به ترویج سنت ملوکالطوایفی انجامید.
دیدگاهتان را بنویسید