مراسم عروسی در بختیاری : پیوند زناشویی در ایل بختیاری بیشتر مایه از سنتهای کهن می گیرد که مابین افراد ایل از گذشته های دور
تا امروز داشته است و ازدواج در میان کسی باید صورت گیرد که از حیث مقام یکسان باشند و در میان کسانی
که هم شان نباشند صورت نمیگیرد .
مقصود از شان مقام ثروتمندی نیست بلکه اصالت ، نجابت و شرافت خانوادگی می باشد .
یک نفر ثروتمند حتی اگر دارایی زیادی هم داشته باشد نمی تواند به طوری که شهر ها معمول است با شریفتر از خود پیوند نماید .
معمولا هنگام تولد دختری در یک خانواده ، خانواده دیگری که صاحب پسر هستند روز تولد با یک کله قند ویا چند قواره پارچه به خانه صاحب دختر می روند و از همان آغاز تولد ، آن را برای پسرشان نامزد می کنند و به وسیله هدیه ای که همراه می آورند نشان می گذارند .
این مراسم را ناف برون می گویند هنگامی که دختر به سن دوازده سالگی و پسر به سن پانزده سالگی رسید ، اگر هیچ حادثه ای یا نقص عضوی برای دو طرف به وجود نیامده باشد ازدواج عملی می شود .
در صورتی که دختر یا پسر ناف برون نشده باشند اگر خانواده پسری دختری را پسندید پدر و مادر پیر به همراه زنان و مردان کهنسال طایفه به منزل پدر دختر می روند و با گفتن این پیر را به غلامی خود قبول کنید مقصود را می گویند
در صورتی که پدر دختر راضی نباشد بهانه می اورد و می گوید حالا دختر من بزرگ نشده ، فعلا که برای ما میسر نشده اما اگر جواب مساعد بود با دعوت خانواده پسر به شام یا نهار موافقت خود را اعلام می دارد.
بعد از مواقت پدر دختر ، هفته ای نمی گذرد که عده ای یا خانواده پیر به همراه گروهی توشمال(نوازنده) به خانه دختر می روند و لباسهایی همانند شلوار ، پیراهن ، کفش، مینا و حنا برای دختر می برند
این هدایا به نام دستگیران معروف است و بعد وعده قرار می گذارند و به نام پاشکنان یعنی پای عروس را می شکنند و به مفهوم ان است که در جلسه ای شیر بها را تعیین می کنند و قباله هم می گیرند :
که نوعی تضمین می باشد ، یعنی پدر دختر دیگر حق ندارد دخترش را به دیگری شوهر دهد . عموما قبل از مراسم عقد کنان یک نفر از اقوام نزدیک پسر به منزل دختر رفته و برای توافق خانواده دختر یک یا دو چادر سیاه اضافی پیرامون چادر خویش بر پا می کنند تا محل کافی برای پذیرایی از مدعوین داشته باشد.
از سوی دیگر هنوز هفته ای مانده به مراسم عقد کنان ، شخص مورد احترامی از طرف داماد به خانه نزدیکان و خویشان می رود تا روز عقد کنان را به اطلاع ایشان برساند . عموما خانواده ها با شنیدن خبر ، هر کدام با توجه به وضع مالی خود و بر اساس اصل تعاون هدیه ای از قبیل پول، گوسفند، برنج، آرد به آن شخص می دهند تا بدین وسیله در برپایی مراسم عقد کنان سهم داشته باشند و هزینه سنگین این مراسم را تامین کرده باشند این مراسم را در ایل« اوزی»((Ouzi می گویند.
صبح روز عقد خانواده های وابسته به داماد همراه با توشمالان ، شادی کنان به طرف خانواده عروس راه می افتند . در همین هنگام جوانان ایل سوار بر اسب در کنار آنان سوار بازی می کنند . زنان و دختران قبل از وارد شدن به خانه عروس در راه آوازهای شادی می خوانند که در اصطلاح به ان دوالالی(Dovalai) می گویند .
مراسم عقد کنان در میان هلهله و شادی خانواده عروس و داماد که به اتمام رسید خواهر یا مادر داماد پیش دختر رفته و به او می گوید پول « مینای» مرا بده، معمولا این رسم برای کم کردن شیر بها می باشد که پدر دختر گرفته است. در مراسم عقد کنان مدعوین شام یا نهاری صرف کرده سپس جادر خانواده عروس را ترک می کنند .
اغلب مراسم عروسی از صبح شروع می گردد. از دیدنیهای صبح مراسم سوار بازی است . در این بازی دستمالی بر زمین پهن می کنند و جوانان سوار بر اسب می کوشند تا با خم شدن بر روی زمین دستمال را برداند . در مراسم عقد و عروسی همه شرکت می کنند
و در عصر عروسی رقص و پایکوبی شروع می شود . زن ومرد ، پیر و جوان، می رقصند چون شب فرا رسید و میهمانان شام خوردند ، عروس و داماد را به چادر می برند که قبلا تدارک آن دیده شده ، این چادر عموما سفید است
که نشانه مشخص چادر عروس و داماد و هم سفیدی بخت و اقبالشان می باشد.
درون چادر را قبلا با پارچه های رنگارنگ تزئین کرده اند که به آن حجله می گویند بر در چادر پارچه ای را آویزان کرده اند که باید عروس و داماد از زیر آن بگذرند. در حجله اگر از میوه ها در دسترس باشد آن را نصف کرده بدین نیت که فرزند اولشان پسر شود نیمه ای را به عروس و نیمه دیگر را به داماد می دهند نا میل نمایند .
آنگاه حجله را خلوت کرده وآنان را تنها می گذارند و در میان جمعیت دونفر پیرزن پشت در می ایستند و دیگران به رقص و ترکه بازی می پردازند تا این که داماد از حجله بیرون آید و در این هنگام داماد به اتفاق خویشاوند نزدیک خود دست پدر عروس را می بوسند
و تا پاسی از شب رفته ، عروسی ادامه دارد و فردای آن روز مادر عروس برای دیدن دخترش آشی به نام دم پرد گون (Dam pardegun) می پزد و با نقل و نبات و شیرینی همراه خود به خانه دامادش می برد .
پس از یک ماه بار دیگر عروس با تنی چند از قوم و خویشان خود به خانه دخترش می رود و او رابه پا گونی (Panguni) یا پا گشا کنان دعوت می کنند دختر در پاگشاکنان مدتی نزد پدر و فامیل می ماند . پس از آن به خانه شوهرش مراجعت می نماید و رفت و آمدش آزاد می شود.
دیدگاهتان را بنویسید