بررسي تطبيقي سفرنامه هاي بيگانه در عصر قاجار
ختياري ها از مال دنيا چيزي ندارند جز يك جلد
قــرآن كه ببوسنـد و بر پيشاني بگذارند و با دقت
لاي رختخواب پيچ مخفي مي كنند.
مريان كوپر
مــن نمـي دانم چــرا كــرزن گفتـــه است در
بختياري مسجد وجود ندارد، در صورتي كه
در كــنار هـر دهكـده يك مسجد وجود دارد.
اليزابت مكبن
سفرنامه ها از مهمترين منابع تاريخي اند كه پژوهشگران علوم انساني جهت روشن ساختن مسائل مبهم اين حوزه از آنها بهره مي برند. اعتبار سفرنامه ها به حدي است كه هيچ پژوهشگري نمي تواند هنگام انجام دادن مراحل پژوهشي از آنها مستغني باشد. علاوه براين، سفرنامه نويسي توسط سياحان اروپايي كه به ايران آمده اند در جاي خود از اعتبار و جايگاه ويژه اي برخوردار است. اين گونه سفرنامه نويسي از دوره ي مغول آغاز گرديده و در دوره هاي صفوي تا قاجار به اوج خود رسيد. نوشتـه هاي مسافران اروپايي از دو جهت – يكـي مثبت و ديگــري منفي- با نوشتـه هاي محققان و نويسندگان ايراني تفاوت دارد.
نخست اينكه برخلاف نويسندگان داخلي كه به موجب نزديكي و عادت، مسائل مختلف جامعه ايران را به چشم طبيعي و عادي مي ديدند، سياحان بيگانه به هنگام حضور در ايران نگاهي تازه و نقادانه داشته و حتي مسائل كوچك نيز از چشم تيزبين آنها دور نمي ماند. دوم اينكه عليرغم مزيت ذكر شده اغلب مسافران و نويسندگان بيگانه در مقايسه با نويسندگان ايراني به مسائل ايران وقوف و اشراف نداشته و لذا معمولاً به سهو يا به عمد تحليل و تفسيرهاي اشتباه و غير واقعي ارائه داده انداختلاف نظر پژوهشگران داخلي و خارجي با يكديگر در مسئله ي مذهب چشمگيري بيشتري دارد. سياحان و محققان بيگانه به ويژه غربي، به علت عدم آشنايي كامل با دين اسلام و يا تا اندازه اي به علت داشتن روحيه اي رقابت آميز و در بعضي مواقع خصومت آميز با اين دين، معمولاً نه تنها حقايق مذهبي جامعه ايران را منعكس ننموده بلكه تخيلات و سوداهاي خود را به جاي واقعيات مذهبي ايران گزارش كرده اند. اين مسئله در لابلاي صفحات نوشته ها و سفرنامه هاي اروپاييان چشم هر خواننده اي را آزار مي دهد همچنان كه عده ي زيادي از سياحان بيگانه در عصر قاجار به ايران سفر كرده اند، سرزمين بختياري نيز به علت جذابيت هاي گوناگون خود، ميزبان تعدادي از اين مهمانان ناخوانده بوده است. اين مسافران كه با انگيزه ها و بهانه هاي متعدد سياسي، نظامي، اقتصادي، علمي و مذهبي در ميان مردمان بختياري حضور يافته اند در خيلي از موارد با كتمان حقايق و اظهارمطالب كذب تلاش نموده اند تا ضمن منحرف ساختن اذهان خوانندگان يادداشت هاي خود، به اهداف مرموز خويش دست يابند.
بالطبع نظر و سخن اين مسافران درباره ي وضعيت مذهب در سرزمين بختياري بيشتر از هر چيزي در خور تأمل و دقت است. اكثر اين مسافران درباره ي اعتقادات و اعمال مذهبي بختياري ها يا به عبارتي مذهب نظري و عملي آنان به ذكر مطالبي پرداخته اند. اما به علت اينكه غالب آنها مذهب مسيحي داشته اند وبه جهت داشتن حس رقابت و يا خصومت با مذهب اسلام نظراتشان به صورت مغرضانه و غلط انداز ديده مي شود علي رغم واژگونه نويسي و وارونه گويي بعضي از سياحان بيگانه، خوشبختانه عده اي از آنها نيز وجود دارند كه از جاده ي صواب و حقيقت خارج نگرديده و آنچه را كه ديده يا شنيده اند بدون كم و زياد به ثبت رسانده اند.اين امر موجب گرديده است تا نوعي دوگانگي و تناقض گويي در ميان نوشته هاي اين مسافران ايجاد گردد. تناقضي كه هر خواننده اي علاقمند به مطالعه ي سفرنامه هاي بيگانه با نگاهي نه چندان عميق مي تواند آن را دريابد البته علاوه بر داشتن وجدان حقيقت گويي از سوي اين سفرنامه نويسان و يا نداشتن آن، علل و عوامل ديگري نيز در پيدايش دوگانگي و تناقضات ذكر شده مؤثر بوده است كه از ميان آنها مي توان به دو عامل تفاوت زماني و مكاني اشاره نمود.
مثلاً از نظر زماني تفاوت هاي عمده اي بين نوشته هاي سياحاني كه در اواسط قرن نوزدهم به منطقه ي بختياري مسافرت كرده و نوشته هاي سياحان ديگري كه در سال هاي پاياني همين قرن ميان بختياري ها بوده اند وجود دارد و يا از نظر مكاني تناقضات بسياري ميان نظرات مسافراني كه از سردسير بختياري ديدار كرده اند با آنهايي كه از گرمسير بختياري (خوزستان) ديدار نموده اند وجود دارد. حتي تفاوت هايي ميان نظرات سياحاني كه وارد قلمرو هفت لنگ ها شده اند با نظرات همتايانشان كه در ميان چهارلنگ ها حضور داشته اند وجود دارد. اگر چه تفاوت هاي زماني و مكاني باعث ايجاد دوگانگي و تناقض در ميان سفرنامه هاي بيگانه درباره ي بختيــاري ها گرديده است امـا بي شك مهمترين عامل اين تناقضات وجدان خفته و غيرحقيقت گوي عده اي و وجدان بيدار و حقيقت گوي عده اي ديگر بوده است. در اين نوشتار با بررسي اين تناقض گويي مسافران بيگـانه درباره ي مذهب بختياري ها پرداخــته مـي شود









دیدگاهتان را بنویسید