ایزابلا بیشوپ در سرزمین بختیاری و لرستان : ایزابلا بیشوپ بانوی اسکاتلندی الاصل در فوریه ی ۱۸۹۰م / جمادی الثانی ۱۳۷۰هـ.ق از راه بغداد وارد کرمانشاه گردید و پس از عبور از شهرهای تهران و اصفهان به چهارمحال و بختیاری رسید.
خانم بیشوپ در طول این مسافرت، خطرات، زحمات و مشکلات زیادی را تحمل نموده و پشت سر گذاشته است. او شجاعت و بردباری زاید الوصفی از خود نشان داد.
عبور از کوهها، تنگه ها و پرتگاه های صعب العبور، حمایت ایلات و عشایر به وی و همسفرانش برای گرفتن پول و سایر وسایلشان، نسبت بومیان نسبت به آنها و بیگانه و کافر خواندنشان از جمله دشواری هایی بودند که بر سر خانم بیشوپ و همراهانش قرار داشتند.
با این همه او توانست این مشکلات را با صبر و بردباری تحمل نموده و حتی خیلی از بختیاری ها را نسبت به خود مهربان نماید. او با جعبه ی کمک های اولیه ای که همیشه همراه خود داشته و بعضی از داروهای نایاب و شفابخش را در آن جاسازی نموده بود، همه جا به عنوان حکیم باشی با حسن استقبال زنان و مردان بختیاری مواجه گردیده و روزانه بیماران زیادی را معاینه و معالجه می نمود
بخش اعظم سفرنامه ی بیشوپ تحت عنوان «سفرهایی در ایران و کردستان» درباره ی سرزمین بختیاری و لرستان می باشد. خانم بیشوپ قبل از سفر به سرزمین بختیاری، سفرنامه های راولینسون، لایارد و بارون دوبد روسی را درباره ی بختیاری ها به دقت خوانده است و لذا در طول سفرنامه اش نوشته های آنان را نقد و یا تأیید می کند.
سفرنامه ی خانم بیشوپ دارای دو ویژگی است.
اول اینکه وی چون انگلیسی می باشد لذا در طول یادداشت های خود مطالبی به طرفداری و حمایت از دولت انگلیس به رشته ی تحریر درآورده و جالب اینکه آنها را از مردمان بختیاری نقل قول کرده است در حالی که بیشتر این مطالب نظر شخصی نویسنده و حاصل تراوشات ذهنی او بوده که برای خوشایند دولت انگلیس و خوانندگان انگلیسی کتابش یادآور شده است.
دوم اینکه وی چون زن بوده است لاجرم درطول مسافرت خویش بیشترین توجه خود را معطوف مسائل و اوضاع زنان نموده و راجع به وضعیت و موقعیت زنان بختیاری توضیحات مفصلی ارائه کرده است این دو مشخصه در سراسر سفرنامه ی وی به چشم می خورد
خانم بیشوپ در سفرنامه ی خود از اغلب مسائل بختیاری ها چون جغرافیای طبیعی و اقتصادی، تاریخ، آداب و رسوم، اخلاقیات، شیوه ی زندگی وبه ویژه وضعیت زنان در بختیاری سخن رانده است.
اگرچه نویسنده در سراسر سفرنامه اش بختیاری ها را دوستدار انگلیس معرفی می نماید اما وی برخلاف لایارد به وفاداری بختیاری ها به انگلستان اعتقادی نداشته و بر این باور است که هر لحظه ممکن است آنان وفاداری خود را به بهای گرانتری به دیگری بفروشند.
همچنین برخلاف راولینسون که بختیاری ها را ضمن داشتن شجاعت و دلیری مردمانی کینه جو، ستمگر، خشن و غارتگر می داند. او می نویسد«برخلاف اظهار نظر راولینسون و دیگران، من خاطرات بسیار شیرین و لذت بخشی از مردم بختیاری دارم که در مجموع این ادعاها را رد می کند»
دیدگاهتان را بنویسید